چدن داکتیل(نشکن) یا CG دسته ای از چدن ها هستند که به دلیل استحکام ، مدول الاستیک و چقرمگی مناسبی که دارند ، توان رقابت با برخی فولادها را داشته و از طرف دیگر هزینه تولید ، قیمت نهایی محصول و عملیات کیفی آن بسیار ساده و ارزان تر از فولاد سازی است. در مجموع این مؤلفه ها موجب شد با تولید این چدن ها پس از جنگ جهانی دوم ، روز به روز شاهد گسترش کاربرد این مواد مهندسی در صنایع مختلف باشیم . اما آنچه خواص مکانیکی در این دسته از چدن ها را ارتقا داد ، تغییر شکل گرافیت های لایه ای به کروی شکل بود
به دلیل وجود کلمات اختصاصی در متن بهتر است قبل از مطالعه به این مطلب مراجعه کنید
برای دستیابی به ساختار کروی شکل ، بایستی بر وری مذاب با ترکیب شیمیایی مناسب عملیات تلقیح یا جوانه زایی {{عملی است که در مرحله ماقبل بار ریزی ، بر روی مذاب انجام میشود و هدف آن ، بهبود خواص مکانیکی ، فیزیکی و ... قطعه تولیدی است . این عمل با وارد کردن هسته هایی برای انجماد صورت میگیرد و به صورت کلی موجب ریزدانگی قطعه میشود}} صورت پذیرد . معمولا مذاب مورد استفاده برای تلقیح ، ترکیب شیمیایی نزدیک به چدن خاکستری دارد (با درصد پایین عناصر ناخواسته ای مثل فسفر و گوگرد) و ماده کروی کننده میتواند از بین عناصری نظیر منیزیوم ، کلسیوم و سریم مورد استفاده قرار بگیرد
در چدن خاکستری به دلیل حضور ناخالصی هایی نظیر اکسیژن ، فسفر و یا عناصر بازدارنده ای مثل تیتانیوم و سرب ، رشد گرافیت در همه جهات یکسات نیست ، اما در چدن داکتیل(نشکن) با در نظر داشتن این مورد که ناخالصی ها در کمترین مقدار ممکن وجود دارند و یا به وسیله ماده تلقیحی حذف میشوند ، گرافیت این قابلیت را پیدا میکند که پس از جوانه زنی ، در تمام جهات به صورت یکسان رشد کند ، که این موضوع موجب تشکیل کره های گرافیت خواهد شد
چدن های داکتیل(نشکن) اگر چه استحکام و چقرمگی بالاتری از سایر چدن ها دارند ، اما در جذب ارتعاش ، قابلیت ماشینکاری و قابلیت ریخته گری (انقباضات و سیالیت) ضعیف تر از چدن خاکستری بوده و انقباضات حجمی بیشتری در حین ریخته گری از خود نشان میدهند . البته مانند سایر چدن ها ، مورفولوژی گرافیت نیز سهم بسزایی در خواص این موارد دارد که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت
همان طور که حضور گرافیتهای کروی دلیلی است برای افزایش خواص مکانیکی، در صورتی که جوانه زایی به صورت مطلوب صورت نگیرد و یا مذاب حاوی بیش از عناصر بازدارنده کرویت باشد شاهد گرافیتهای غیرکروی (لایهای و یا فشرده) خواهیم بود که خواص مکانیکی را به شدت تقلیل خواهند داد. تعداد کرههای گرافیت در ساختار و بهتر بگوییم مقدار گرافیتها بر استحکام کششی، انعطاف پذیری، مقاومت به سایش و هدایت حرارتی تاثیر مستقیم دارد بدین شرح که با افزایش گرافیتها در ساختار کربن موجود در مذاب جذب گرافیتها شده و این به دلیل کاهش فاصله نفوذ کربن و افزایش مناطق جذب کربن است در نهایت ساختار تهی از کربن تشکیل فریت داده و انعطاف پذیری افزایش یافته و در چدنهای پرلیتی افزایش کرههای گرافیت از حجم کاربیدهای در ساختار میکاهد. در سوی دیگر هدایت حرارتی قرار دارد که در فرسایش قطعات موثر است با دانستن این موضوع که گرافیتها قابلیت هدایت حرارتی بالاتری از فاز زمینه دارند، افزایش تعداد گرافیتها بر هدایت حرارتی این مواد خواهد افزود. برای کنترل مورفولوژی گرافیتها بایستی تمهیدات لازم در حین انجماد صورت گیرد زیرا شکل و اندازه و تعداد گرافیتها تابع عملیات حرارتی نیست
در مورد نحوه تاثیر گرافیت بر ساختار زمینه صحبت شد اما خیلی از خصوصیات چدنها وابسته با ساختار زمینه است برخلاف گرافیت ساختار زمینه با عملیات حرارتی قابل تغییر است و با افزودن عناصر آلیاژی نظیر نیکل و منگنز میتوان به ساختار آستنیتی دست یافت . ساختار پرلیتی نیز دارای استحکام و مقاومت به سایش مناسبی بوده اما در مقاطع نازک دسترسی به این نوع ساختار با محدودیت رو به رو است که با افزودن مقادیری قلع یا مس میتوان این مشکل را مرتفع نمود. همچنین ساختار فریتی از طریق افزودن سیلیسیم به مذاب و کنترل شرایط انجماد قابل دسترسی است بسته به ویژگیهای قطعات ساختار زمینهای متناسب را برای قطعات در نظر خواهیم گرفت. برای قطعات که شدیدادرمعرض سایش و ضربه قرار دارند مانند گلولههای آسیاب نیز میتوان ساختار آسفریتی را از طریق عملیات حرارتی ایجاد نمود . هر چه مقدار کاربیدها در ساختار افزایش یابد موجب کاهش شکل پذیری و کاهش قابلیت ماشین کاری خواهیم بود. هر چند مقدار کربن معادل هم در تشکیل یا عدم تشکیل کاربیدها نقش موثر دارد. در زمینههای پرلیتی استحکام و سختی بالاتری نسبت به زمینههای فریتی در چدن نشکن داریم و دمای تبدیل شکست نرم به ترد نیز در زمینه فریتی کمتر از زمینههای پرلیتی است.
ساختار زمینه را با عملیات حرارتی نیز میتوان دستخوش تغییر کرد، ساختارهایی نظیر آسفریت، مارتنزیت، بینیت را میتوان با عملیات حرارتی ایجاد کرد. که هر ساختار ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارا میباشد
تاثیر سطح مقطع در سرعت سرد شدن و شرایط انجماد است، سرعتهای سرد شدن بالا منجر به ریزدانگی{{انجماد دو مرحله کلی دارد 1ـ جوانه زنی 2ـ رشد جوانه. با افزایش سرعت سرد شدن تعداد جوانههای پایدار یا هستههای انجماد درون مذاب افزایش مییابد، و هر چه جوانههای پایدارتری تشکیل شود ساختار ریزدانهتری حاصل میشود و در ادامه با رشد این هستهها دانه تشکیل میشود و از بهم رسیدن و تلاقی دانهها مرزدانهها تشکیل میشوند}}به همراه کوچک شدن اندازه ذرات فاز گرافیت میشود. که اگر درصد کربن معادل پایین باشد تشکیل کاربید دور از انتظار نیست . ریزدانگی خود یکی از عوامل افزایش استحکام قطعات است. با توجه به اینکه نابه جاییها{{نا به جاییها نقصهای کریستالی هستند از نوع نواقص کریستالی خطی که شامل نابه جاییهای 1ـ لبهای 2ـ پیچی 3ـ مختلط میشوند}}در پشت مرزدانهها متوقف میشوند افزایش مرزدانه باعث تجمع بیشتر نا به جاییها و افزایش چگالی این نواقص میشود، که در نهایت با قفل شدن این عیوب ساختاری سبب افزایش استحکام میشوند. به این پدیده کار سختی میگویند که یکی از روشهای استحکام دهی به مواد و آلیاژیهایی است که قابلیت عملیات حرارتی را ندارند
همان طور که از تصاویر پیداست با بزرگنمایی یکسان، تعداد کرههای گرافیت در ضخامتهای پایین بیشتر و اندازه گرافیتها نیز کوچکتر است
دندریتهای آستنیت اولیه با ضخامت نازک در مراحل اولیه انجماد شکل میگیرند که به همراه آن کرههای گرافیت جوانه زده و رشد میکنند. برخلاف چدن نشکن با ضخامت بیشتر، در ریخته گری قالبهایی با جداره نازک، دندریتها به صورت جهت دار (مستقیم) در جهت عمود بر سطح قطعه شکل میگیرند. طول و تعداد دندریتها به سرعت انجماد و ضخامت قطعه وابسته است که با کاهش سرعت انجماد تعداد و طول دندریتها کاهش خواهد یافت
کربن معادل تعیین کننده میزان محصول واکنش یوتکتیک و قدرت تشکیل گرافیت در ساختار زمینه است، کاهش مقدار کربن معادل سبب کاهش قوت گرافیت زایی و افزایش آن موجب افزایش تعداد کرههای گرافیت در ساختار میشود زیرا به عمل جوانه زنی کمک میکند و محلهایی را برای جوانه زنی هستههای اولیه گرافیت را به وجود میآورد. اما افزایش بیش از حد موجب به وجود آمدن گرافیتهای شناور{{حضور گرافیت کیش در چدنهای با کربن معادل بالا (هایپریوتکتیک) موجب کاهش خواص مکانیکی شده اما چنین گرافیتهایی به علت درشت دانگی دارای هدایت حرارتی مناسبی هستند از همین رو در قالبهای تهیه شمش میتوانند مفید واقع شوند}}و بزرگ میشود که به شدت خواص مکانیکی را کاهش میدهند
روابط مربوط به کربن معادل با توجه به حضور عناصر آلیاژی و تاثیر آنها نسبت به کربن قابل بررسی است رابطه کربن معادل با حضور سیلیسیم و فسفر عبارت است از
و رابطه کربن معادل در صورت حضور منگنز در ریز ساختار به صورت ذیل میباشد
سیلیسیم عنصری است که موجب تغییر در نقاط بحرانی نمودار آهن ـ کربن میشود. افزودن سیلیسیم به چدن نشکن موجب افزایش جوانهزایی و طبعا افزایش تعداد کرههای گرافیت را در پی دارد و از روی دیگر از تشکیل کاربیدها ممانعت میکند و در نتیجه ساختار پرلیتی را به سمت فریتی شدن سوق میدهد
کاهش ضخامت قطعه و حضور عناصر کاربیدزا باعث تشکیل کاربید در ساختار چدنها میشود که تحقیقات زیادی برای کاهش و جلوگیری از تشکیل کاربید صورت گرفته است. یکی از این روشها، افزایش نسبت سیلیسیم به کربن است
تحقیقات نشان میدهد با افزایش نسبت Si/C درصد سمنتیت در ساختار کاهش یافته و کرههای گرافیت کوچکتر شده و تعداد آنها افزایش یافته است. به طوری که در نسبت 97/0 درصد حتی در نمونههای با ضخامت 2 میلیمتر سمنتیت مشاهده نشده است و به همراه ان، درصد
زمینه فریتی افزایش یافته است. تاثیر ضخامت و مقدار نسبت Si/C بر ساختار را میتوان در شکل زیر مشاهده نمود
یکی از عناصر مضر در تولید چدن نشکن گوگرد است که باعث پایداری کاربیدها و ایجاد ترکیب یوتکتیک سولفید آهن در مرزدانهها میشود که موجب کاهش خواص مکانیکی میگردد، و عمل تلقیح و کروی کردن گرافیتها را مختل میکند. به همین منظور سعی در پایین نگه داشتن میزان گوگرد داریم و یا به وسیله منگنز که از نظر عملی و اقتصادی راحتتر صورت میپذیرد اقدام به حذف و خنثی نمودن تاثیر حضور گوگرد در مذاب مینماییم
منگنز با گوگرد در مذاب چدن ترکیب شده و سولفید منگنز را تشکیل میدهد و از تشکیل سولفید آهن جلوگیری میکند. با حرکت سولفید منگنز به سمت سرباره به راحتی قابل حذف و جدا شدن از مذاب است. به منظور حذف و خنثی نمودن تاثیر گوگرد که همواره بایستی مقدار آن از 02/0% در مذاب چدن نشکن فراتر نرود از رابطه زیر استفاده میکنیم
منگنز عنصری است که حضور آن باعث تغییر در نقاط بحرانی میشود. حضور منگنز در مذاب چدن موجب پایداری آستنیت تا دمای محیط میگردد، و نقطه یوتکتوئید را کاهش میدهد. منگنز با توجه به خاصیت کاربیدزایی که دارد به پایداری پرلیت کمک میکند و نقطه استحاله یوتکتیک را افزایش میدهد
در طول سالها نظریههای مختلفی برای تشریح مکانیزم کروی شدن ارائه شده است. یکی از این نظریهها، نظریه حباب میباشد. این نظریه بر این اساس استوار است که گرافیت باید پیرامون مرزهای مشخصی رسوب کند. در واقع این مرزها در اثر به وجود آمدن حبابهای گاز منوکسید کربن تشکیل میشوند و در صورت نبودن چنین مرزهایی به جای گرافیت کاربید تشکیل خواهد شد. منشا تولید گاز منوکسید کربن در مذاب واکنش زیر است
برای بررسی مراحل کروی شدن گرافیتها توسط این مکانیزم باید توجه داشت که افزودن مواد جوانهزا به مذاب، موجب به وجود آمدن مکانهای مناسبی جهت تشکیل هستهها میگردد. با نزدیک شدن به دمای انجماد، اکسیژن موجود در مذاب با سیلیسیم ترکیب شده و ترکیب را به وجود میآورد. این ترکیب به صورت ذرات ریز و متعددی بر روی هستهها رسوب میکند
به محض تشکیل ذرات سیلیس، تعادل بین کربن، سیلیسیم و اکسیژن به هم خورده و واکنش تشکیل حباب گاز منوکسید کربن انجام میپذیرد. گاز منوکسید کربن به صورت حبابهای ریزی در داخل مذاب به وجود میآید که محل رسوب گرافیت میباشد. در ادامه گرافیت بر روی این حبابها رسوب کرده و با مکانیزم نفوذ وارد حباب شده و شروع به رشد میکند. با نفوذ کربن به داخل حباب و سرد شدن همزمان مذاب، به تدریج لایهای از آستنیت در اطراف حباب تشکیل میشود. پس از تشکیل این لایه، نفوذ کربن از مذاب به داخل حباب از طریق لایه آستنیت بوده و سرعت نفوذ کربن در لایه آستنیت کنترل کننده سرعت رشد گرافیت خواهد بود. نفوذ و رشد گرافیت تا زمانی که حباب کاملا از گرافیت پر شود ادامه خواهد داشت. در خاتمه با پر شدن حباب از گرافیت، حباب گازی از بین رفته و گرافیت کروی به جا میماند. مراحل مختلف به وجود آمدن و رشد گرافیت کروی طبق مکانیزم حباب در شکل زیر نشان داده شده است که تاییدکننده مکانیزم حباب است
ترکیب شیمیایی چدن خاکستری و چدن نشکن بسیار شبیه یکدیگر است لذا در چدن خاکستری نیز واکنش تشکیل حباب رخ میدهد و حبابهای به وجود میآیند با این تفاوت که در چدن خاکستری حبابهای تشکیل شده نسبت به چدن داکتیل بیشتر و بسیار بزرگتر بوده و امکان پر شدن آنها با گرافیت وجود ندارد. در نتیجه کرههای تو خالی تحت فشار مذاب له شده و باعث ایجاد ساختاری با گرافیتهای لایهای در ساختار میگردد. افزودن منیزیم به مذاب چدن در حین عملیات کروی کردن مذاب باعث میشود که مقدار به وجود آمده کمتر و ریزتر باشد
امروزه نظریه حباب طرفداران زیادی نداشته و نظریه جذب سطحی تقریبا مورد قبول اکثر مجامع علمی قرار گرفته است. بسیاری از محققین بر این عقیده هستند که علت کروی شدن گرافیتها در چدن داکتیل به حذف عناصری مانند گوگرد، اکسیژن و تیتانیوم، که به آنها عناصر فعال سطحی اتلاق میشود، در مذاب با عملیات کروی کردن مربوط میشود. این عناصر از جمله عناصری هستند که گفته میشود با جذب شدن در صفحات قاعده گرافیت، که دارای ساختار هگزاگونال است، باعث محدود شدن سرعت رشد در این جهت میگردد. این در حالی است که رشد گرافیتها از طریق وجوه جانبی ساختار هگزاگونالی گرافیت اتفاق افتاده و منجر به تشکیل گرافیتهای ورقهای میشود. گفته میشود حضور عناصر قلیایی و قلیایی خاکی که به عناصر کروی کننده معروف هستند منجر به جذب گوگرد و اکسیژن محلول در مذاب شده و بدین ترتیب از آلوده شدن صفحات قاعده گرافیت توسط این عناصر ممانعت مینماید. در نتیجه در حضور عناصر کروی کننده که منیزیم مهمترین آنها به شمار میآید سرعت رشد در جهات قاعده نیز به سرعت رشد صفحات منشوری نزدیک بوده و گرافیت شکل کروی به خود میگیرد
در شکل زیر تغییرات سرعت رشد گرافیت (RGr) در دو جهت (1000) و (1010) در چدنهای داکتیل و خاکستری با تغییر تحت انجماد نشان داده شده است. همان طور که در شکل الف برای چدن خاکستری مشاهده میشود با افزایش تحت انجماد، سرعت رشد در جهت (1010) که عمود بر صفحات منشوری ساختار گرافیت است افزایش مییابد همچنین سرعت رشد فاز آستنیت نیز به صورت تابعی از تحت انجماد نشان داده شده است و مشاهده میشود که با افزایش تحت انجماد، سرعت رشد فاز آستنیت نیز افزایش یافته است. طبق نظریه جذب اتمی، جذب شدن اتمهای فعال سطحی بر روی صفحات قاعده در ساختار گرافیت، رشد گرافیتها در جهت (1000) که عمود بر این صفحات است را محدود کرده و سرعت رشد گرافیتها در این جهت بسیار پایین و نزدیک به صفر خواهد بود و لذا در شکل نشان داده نشده است
از طرف دیگر در شکل ب تغییرات سرعت رشد گرافیتها در دو جهت (1000) و (1010) برای یک نمونه چدن داکتیل کروی شده با منیزیم با تغییر تحت انجماد نشان داده شده است. مشاهده میشود که در چدن داکتیل، سرعت رشد گرافیتها در جهت (1000) نیز مقدار قابل توجهی است که با افزایش تحت انجماد افزایش یافته است. براساس تئوری مکانیزم جذب سطحی، گفته میشود که اضافه کردن منیزیم به مذاب چدن، با جذب عناصر فعال سطحی، امکان رشد گرافیتها از طریق صفحات قاعده را فراهم میآورد. با وجود اینکه در چدن داکتیل سرعت رشد گرافیتها در جهت (1000) کمتر از سرعت رشد گرافیتها در جهت (1010) است، اما نرخ افزایش سرعت رشد گرافیتها با افزایش تحت انجماد (شیب منحنی مربوطه) در جهت (1000) به مراتب بیشتر از نرخ افزایش سرعت رشد گرافیتها در جهت (1010) است. در نتیجه میتوان انتظار داشت که در یک تحت انجماد خاص سرعت رشد گرافیتها در دو جهت مذکور برابر شده و گرافیتها به شکل کروی رشد کنند
در این مطلب به طور خلاصه و تخصصی به بررسی ساختار چدن داکتیل(نشکن) و عوامل مؤثر بر آن پرداختیم . مجموعه ما مفتخر است با بهره گیری از تجربیات ارزشمند و موفق نزدیک به 30 سال و همکاری با شرکت ها و هولدینگ های معتبر و با دراختیار داشتن پرسنل با تجربه و مجرب و با رعایت استانداردهای کیفی با شتابی بیشتر از گذشته بتواند در برآورده شدن نیاز صنایع کشور سهیم باشد . ریخته گری انواع چدن ، چدن خاکستری ، چدن داکتیل (نشکن) ، چدن نایهارد(ضد سایش) و چدن های آلیاژی